روز عمل لایزیک (قسمت اول ) :
به من گفته بودن که ساعت 8 صبح بیمارستان باشم برای انجام این کار. قبلش تحقیق کردم دکتر نادری رو به من معرفی کرده بودن من قبلش دکترم ندیده بودم همون 8 صبح اون روزش گفتن بیا بیمارستان همونجا هم معاینات انجام میشه اگر برات مناسب نباشه اون عمل لایزیک همونجا جلوشو میگیرن و میگن اصلا برو خونه . نمره چشم من هرکدوم یک وهفتادوپنج صدم بود و نزدیک بین یعنی من دور رو خوب نمیدیدم و نزدیک رو بدون عینک راحت میدیدم .سنمم 35 سال هست. خب اون روز وارد بیمارستان شدم و بعد از اون پرداخت و پذیرش و اینا رفتیم چیزی تحت عنوان اسکن چشم بود که چونمو گذاشتم و پیشینمو تکیه دادم به یه دستگاهی چندین مدل اون دستیارهای دکتر و تکنیسین و اینا از چشمم عکس گرفتن بعد چهار پنج برگ پیرینت شد و برگه ها رو داخل یه پوشه گذاشتن دوباره یه دونه دیگه نوبت داشتم ولی خاطرم نیست دقیقا ابتیمتری یا یه همچین چیزی شاید بود که دوباره رفتم اونجا هم دوباره یه تعداد عکس گرفتن و نمره چشممو دراوردن و با اون تابلویی که از راه دور چپ و راست نشون میدادیم. دوباره اونارو بهم نشون دادن رنگ قرمز بهتر میبینم یا سبزو بهتر میبینم .نمره چشممو درستشو دراوردن و عینکی که داشتم ازم گرفتن و با دستگاه قطرشو سایزو اندازشو نمرشو درآوردن. بعد اون عینکو وارد کردن و من مثل اینکه 25صدم نسبت به عینکم نمره چشمم بالاتر بود که از من پرسید به چه شکله و از کی اینجوری شدی یعنی نمره چشمت تکون خورده یا نخورده؟ گفتم والا دو سه سال همین هر بار عینک میگیرم این 25صدمو میگن که نمیخواد وارد کنی یعنی عینک یک نیم میگرفتم. دیگه پرونده من حدودا 10برگ شد ودستم بود دیگه منتظر شدم شد ساعت 10و نیم که خود دکتر اومد و صدا زد رفتم پرونده رو بهش دادم .بررسی کرد و ازم سوال پرسید همون دوباره چند وقت از این نمره چشم میگذره که ببینه تکون خورده یا نه که گفتم اقای دکتر دو سه سال بیشتره و من حداقل دو سال هست که عینکو گرفتم بعد یه سری یادداشتها که پرسید کارت با چیه و گفتم با کامپیوترو اینا که بازاگه ملاحظه ای هست یا نه که خب گفت تایم زیادی نباید بشینی پای سیستمو این داستان ها. به هرحال گفت مشکلی نداری میتونی عمل بکنی هم به لحاظ سن و سال که دیگه نمره چشمت بالاتر نمیره و ایست کرده هم اینکه مشکل دوربینی رو دارم فقط و چشمم آستیگمات نیستم. اینو یادداشت کرده گفتش که اینجا منتظر بمون.
خب بعد اینکه دکتر پرونده رو بهم داد دیگه و من کار پرداختو اینارم به اون خانم منشی انجام دادم تکمیل شد منتظر نشستم ما رو صدا زدن و وارد یک اتاق شدیم که گفتن کفش هاتونو دربیارید و یه دمپایی های معمولی بود که حالا فکر کنم به خاطر استریل بودن باید استفاده میکردیم، وارد شدیم و یه لباس به ما دادن ،یه روپوش از اینایی که مثه لباس اتاق عمله دست کرد که از پشت بسته میشه. لباسها رو تنمون کردیم کلاه هم بهمون دادن که قشنگ موها پوشیده بشه بعد یه پکی هم به ما دادن که توش یه برگه ی دستور العمل بود حالا اینو جلوتر میگم که توصیه هارو نوشته بود بعد داخلش یه دونه بیسکویت بود و یه دونه ابمیوه بود به علاوه ی سه تا قطره چشم بود ، یه دونه هم نسخه نوشته شده بود که همراه بره بگیره. نکته که خیلی مهمه یعنی خیلی بهتره تا حتما همراه باشه چون اونایی که تنها میان واقعا اذیت میشن . همراه رفت اون نسخه هم گرفت یه بسته ژلوفنم داخلش بود از داروخونه خرید . یعنی این دیگه ژلوفن تو پک نبود .ژلوفن خرید و اشک مصنوعی. اینارم که گرفت گذاشتیم تو پک بعد دستیار دکتر اومد شروع کرد به توضیح دادن که خب چه اتفاقی قراره بیفته و درمورد نحوه استفاده از قطره ها گفتش، در مورد اینکه پانسمان رو چشم هستش همه اینارو یه سری توضیحات داد که اونو توی باکس دیگه میذارم ی تقریبا یهست دقیقه توضیح داد بعد خود دکتر هم 10دقیقه ای حرف زد و تقریبا نیم ساعت اموزشش طول کشید که من این رو در قالب یه باکس جدا توصیه هایی که کرده رو میگم . بعد تقریبا تو اتاق سه چهار تا خانم بود و سه تا هم آقا که کلا هفت نفر تو اتاق بودیم که به ترتیب هرکدومون بریم داخل اتاق عمل. اونجا نشستیم دستیار دکتر اومد و چشم مار رو با پنبه بتادین زد واها راستی اولش قطره ریخت اگه اشتباه نکنم. اره یه قطره ریخت رفت و بعد اومدش دور تا دور چشمامون، زیر چشم، بالای ابرو و اینا بتادین زد و چشمامون بسته بود بعد به ترتیب صدا زد که بریم وارد اتاق عمل شیم. یعنی این اتاقی که ما نشسته بود در واقع اتاق پشتی اتاق عمل بود و وارد اتاق عمل شدیم